من تو بابا
طاهایه من وقتی 10روزه بود
دوست دارم کوچولویه نازم اینجا طاها تازه اولین حموم بعد از دنیا اومدنش و رفته توسط خاله شبنمش چون شبش کلی مهمون داشتیم و قرار بود مراسم نامگذاری و مسلمون شدنش یعنی قران خوندن و اذان خوندن تو گوشش باشه اینجا هم تو بغله مامان المیرا و بابا میثمی ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
10:55
دنیای ما
گاهی اشک
همش که نباید خنده باشه قربون اشکای ناز فندوقم برم ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
15:10
خان دایی مجید
اینجا طاها تو بغل دایی جونش که هم سربازه هم حاجیه همم که مهندسه خان دایی جون منه خوشگل و مو مشکیه ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
13:24
خوشگله پسر. طاطایی مامان
فدات بشم عشق من الان تو بغله عموشه خونه مادرجونش بامزه خوشگلم دوست دارم ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
2:04
پاییز
سلام پسر قشنگم تو این روزایه اول پاییز من و تو یکم سرما خوردیم فقط یکمی ولی تو خیلی بی قراری میکنی الهی مامان واست بمیره عزیزکم.. الان که دارم برات مینویسم تو خیلی ناز به یه خواب عمیقی فرو رفتی . اخه من فقط وقتی تو خوابی میتونی بنویسم الان یه هفته است که دارم کتاب شازده کوچولو رو میخونم و تو نزاشتی تمومش کنم بس که هی میای از دستم میگیری و پرتش میکنی الهی من قربونت برم تازه یاد گرفتی که سر پا وایستی و دوتا دست توپوله کوچولوت و تکون بدی و برقصی وای که چقد ناز میشی از خدا میخوام وقتی بزرگ شدی تویه یه دانشگاه خوب رشته پزشکی بخونی واسه خودت اقایی بشی خیلی دوست دارم عزیزم بو س بو س الهی که من قربون اون ژست گرفتنت برم ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
2:02
نوروز1391
ثمره یک عشق عاشقتم دردونه مامان همه دنیای منی دوست دارم ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
1:36
ماشین سواری
اینجا باباش طاها رو قایمکی از من برد بیرون ماشین سواری نزاشت حداقل لباساش و عوض کنم ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
1:23